ولادت کریمه اهل بیت حضرت معصومه

چه معصومانه می‏خندی و کودکانه نگاه می‏کنی!
تو پاک‏ترینی و فرشته از چشمانت فرومی‏ریزد.
پاکی و اصالت، از شاخسار خاندان معصومت ریشه می‏گیرد؛
پاکی تو که معصومه نام گرفته‏ای و مریم اهل بیتی و کریمه آسمان و زمین.
هلهله زمین
زمین، آمدنت را هلهله می‏کند.
فرشته ‏ها اسپند بر آتش می‏ریزند تا چشمانی که تاب دیدن تو را ندارند، کور بمانند.
ریسه‏ های نور، از آسمان تا زمین کشیده شده است.
این همه، به یمن آمدن توست؛ کریمه اهل بیت.
ریحانه بهشتی بودی و سرزمین من، عطش رایحه تو را داشت.
آمدی تا انیس و همدم خلوت برادر باشی و غم غربتش را با شانه ‏های خود قسمت کنی. افسوس که راه، راهزن آروزهایت شد و تن رنجورت، آن همه اندوه را تاب نیاورد!
از این افسوس پایدار، فانوس اشک‏های‏مان را قرن‏هاست که روشن کرده‏ایم، به یاد داغ‏های تو.
قم، بوی توس می‏دهد
امروز شهرمان را به یمن میلادت آذین بسته‏ایم.
گنبد طلایی حرمت، در هاله چراغ‏ های رنگین و نوارهای نورانی، چقدر ملکوتی شده است!
موسیقی شادی که از مناره‏ها بلند است، در کوچه پس کوچه‏ های شهر می‏پیچید. همه جا گل است و شیرینی؛
همه سرشار از شادمانی‏اند.
… اما نمی‏دانم چرا شهرم، عطر توس گرفته است!
شاید مسافری غریب به تهنیت و شادباش آمده است؛
شاید برادری به دیدار خواهری… شاید…

در محضر بزرگان

هر کس اندوه و مشکلى را از مومنى برطرف نماید

خداوند در روز قیامت انـدوه را از قلبش برطرف سازد

(اصول کافى، ج 3، ص 268)

احکام لباس

امام على(علیه السلام) مى‏فرماید: لباس تمیز، غم و ناراحتى را برطرف مى‏کند و براى نماز، یک نوع پاکیزگى است.(6) بنابراین یکى از عوامل نشاط و شادابى روانى، پوشیدن لباس تمیز است

مبارزه با خود پرستی

مبارزه با خودپرستی
حقیقت عبادت این است که انسان در مقابل معبود حقیقى، همه چیز خود را تسلیم کند. اشکال بزرگ و مانع اساسى تکامل بسیارى از ما این است که ما در مقابل خدا، براى خودمان نوعى «ربوبیت» و «صاحب اختیارى» قایل هستیم. ما فکر مى‌کنیم خودمان کسى هستیم ؛ما در مقابل خداوند براى خود خواسته ها و اراده هایى قایلیم و حتى بسیارى از اوقات خواسته و اراده خود را بر خواست و اراده خداى متعال ترجیح مى‌دهیم: «أفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ»؛پس آیا دیدى کسى را که هوس خویش را معبود خود قرار داده است؟صرف نظر از تعدادى بسیار محدود و انگشت شمار، مرتبه‌اى از «هواپرستى» در همه ما وجود دارد: «وَ ما یُۆْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللّهِ إِلاّ وَ هُمْ مُشْ
رِکُونَ»؛و بیشترشان به خدا ایمان نمى‌آورند جز این‌که [با او چیزى را]شریک گیرند. در اکثر مردم شائبه‌اى از شرک وجود دارد و «خداپرستى» با «خودپرستى» همراه است.
به هر حال، براى رسیدن به مقصد و نمازى که انسان را به معراج ببرد، راهى جز فرو شکستن وجود ندارد: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُۆْمِنُونَ. الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ» به راستى که مۆمنان رستگار شدند؛ همانان که در نمازشان فروشکسته‌اند.

پیامبراکرم (ص) می فرماید :

خشوع نفاق

از رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ روایت شده که همین معنا را افاده می کند، و عبارت آن این است که فرمود: به خدا پناه ببرید از خشوع نفاق. پرسیدند: خشوع نفاق چیست؟ فرمود: این که ظاهر بدن خاشع دیده شود ولی در قلب خشوعی نباشد.
منبع : تفسیر المیزان